کد خبر ۳۰۳۷۳ انتشار : ۲۰ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۵۶
بررسی فقهی اشکالات برجام توسط استاد سطح عالی حوزه:

آيا برجام مغاير با وصيت‌نامه الهی سياسی امام نيست؟

آیت الله علی اکبر سیفی مازندارانی از فقهای برجسته حوزه علمیه و استاد سطح عالی فقه و اصول در متنی به پاسخ فقهی ابهامات موجود در متن توافق هسته ای (برجام) پرداخته و 23 پرسش‌ اساسی را پيرامون متن توافق نامه هسته ای و همچنین قطعنامه شورای امنيت (2231) بیان نموده اند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبر قم به نقل از 598 ، آیت الله علی اکبر سیفی مازندارانی از فقهای برجسته حوزه علمیه و استاد سطح عالی فقه و اصول در متنی به پاسخ فقهی ابهامات موجود در متن توافق هسته ای(برجام) پرداخته و پرسش‌هاي اساسي را پيرامون متن توافق نامه هسته ای و همچنین قطعنامه شوراي امنيت (2231) بیان نموده اند.

متن کامل بیانیه آیت الله سیفی مازندرانی که مشتمل بر سه بخش است در ادامه می آید:

بخش اوّل: مهمترين بندهاي سرنوشت ساز قطعنامه شوراي امنيت، توافق برجام.
بخش دوّم: پرسشهاي مهم و ابهامات پيرامون توافق برجام و قطعنامه‌ي شوراي امنيت.
بخش سوّم: پاسخ استاد به پرسش هاي مزبور.

بخش نخست : اين بخش مشتمل بر چهار قسم است:

الف ـ : مهمترين بند هاي خطرناك قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد در مورد توافق نامه برجام كشورهاي(1  +5).

1 ـ تا هشت سال همكاري هاي موشكي كشورهاي ديگر با ايران منوط به اجازه مورد به مورد شوراي امنيت است (ضميمه ب، بند 1 از 4).

2 ـ تا هشت سال هرگونه فعاليت در مورد موشك هاي بالستيك كه قادر به حمل كلاهك هسته‌اي و نيز شليك آنها باشد، ممنوع است (ضميمه ب، بند 3) اين بند شامل تمام موشك هاي دوربُرد شهاب، فجر، زلزال و غير آن مي شود، و بايد توجه داشت كه مراد از آن موشك هايي نيستند كه ما بخاطر حمل سلاح هاي هسته اي ساخته ايم ـ چون ايران چنين قصدي ندارد و علاوه بر اين چنين موشك هايي در اعتقاد آمريكا دائمآ ممنوع است، نه هشت سال ـ ، از اين رو شامل موشك هائي است كه صرفآ قابليت حمل كلاهك دارد، اگرچه ايران كلاهك هسته اي نداشته و موشک را به چنين قصدي هم نساخته باشد.

3 ـ تا پنج سال انتقال سلاح از ايران به كشورهاي ديگر ممنوع است، مگر اينكه شوراي امنيت اجازه دهد. (ضميمه‌ي ب، بند b از 6). و نيز تا پنج سال همكاري كشورهاي ديگر با ايران در زمينه سلاح هاي متعارف مشروط به اجازه مورد به مورد شوراي امنيت است.(ضميمه‌ي ب بند 5).

4 ـ هر كشوري مي‌تواند كليه كشتي‌ها و هواپيماهائي را كه از ايران به خارج و از خارج به ايران پرواز مي كنند، بازرسي و كنترل كند.(اين بند شامل ارسال سلاح و هر وسيله‌ي ديگر نظامي و غير آن به كشور هائي مثل: عراق، لبنان، يمن، سوريه، حزب الله، فلسطين مي شود).

5 ـ تمام همكاري هاي مجاز كشورها با ايران بايد به اطلاع و تأييد شوراي امنيت برسد (ضميمه ب، بند أ).

6 ـ آنچه در برجام آمده است صرفآ مختص ايران است و شامل هيچ كشور ديگري نخواهد بود و نبايد به عنوان يك رويه يا اصلي در حقوق بين الملل و تعهدات پيمان منع گسترش تسليحات هسته‌اي تلقي شود.(بند 27).

ب ـ : بندهاي مهم توافق برجام در مورد نظارت ها:

توجه: از اينجا تا آخر كليه آدرسها از متن انگليسي و ترجمه آن است.

1 ـ تمام اقدامات و نظارت‌ها و محدوديت هاي مذكور در توافقنامه وين صرفآ مختص ايران است و نبايد نسبت به هيچ كشور ديگري در جهان و يا به عنوان قانون بين المللي، موادي از NPT، يا اَسناد ديگر، و يا يك رويه و سنت جاري تلقي شود.(ان: ص 4 / Xiو ف : ص 4 / ك).

2 ـ نگراني هاي گذشته و حال آژانس بايد برطرف شود(ان: ص 10 / 14 و ص 38 / 66 و ف : ص 9 / 14 و ص 34 / 66).

(نگراني هاي گذشته آژانس شامل مسائل زيادي مي شود؛ از جمله دسترسي به تمامي اماكن نظامي و تجهيزات و متخصصين نظامي و اطلاعات و اَسناد آنها، مراجعه كنيد از جمله گزارش آژانس از وضعيت هسته‌اي ايران در تاريخ 1 / 2 / 1393 ص 2 / 7 و ص 9 / 58. اين امر در گزارش هاي مختلف ديگر آژانس نيز آمده است).

3 ـ دسترسي به اماكن نظامي ايران با درخواست آژانس و تأييد حداقل پنج عضو از كميسيون مشترك.(ان: ص 42 و ص 43 / 74 تا 78 و ف : ص 36 و ص 37 / 74 تا 78).

اين بند به معناي غلبه و استيلاي دائمي آژانس و پنج كشور كفر، و تنها ماندن ايران در كنترل اماكن نظامي جمهوري اسلامي ايران مي باشد.

4 ـ پانزده سال اتخاذ سازكار اطمينان بخش براي حل نگراني هاي آژانس(ان: ص 10 / 15 و ف : ص 9 / 15)

الف ـ بخشي در روز اجرا (يعني حدودآ يك سال بعد از صدور قطعنامه شوراي امنيت) لغو مي شود.(ص 155 / 16 و ف : ص  120/ 16). ب ـ بخشي در روز انتقال (يعني هشت سال بعد) ـ مانند سوئنيت ـ لغو مي شود.(ان: ص 157 / 20 و ف : ص 122 / 20) ج ـ بخشي نيز در روز لغو قطعنامه شوراي امنيت (يعني ده سال بعد) لغو خواهد شد.(ان: ص 159 / 25 و ف : ص 123 / 25).

10 ـ روز لغو قطعنامه شوراي امنيت، ده سال بعد است مشروط به عدم نقض ايران و عدم برگشت دوباره قطعنامه‌هاي قبلي.(ان: ص 158 / 23 و 24 و ف : ص 123 / 23 و 24).

بخش دوم: پرسش هاي اساسي پيرامون توافق برجام

1 ـ آيا واقعآ نتيجه مذاكرات 1  +5 پايان دادن به جنجال جهاني هسته اي ايران بود؟ يا سرآغاز جنجال جديد براي راه اندازي فتنه هاي جديد داخلي و خارجي؟

2 ـ آيا فرجام برجام نمي تواند باعث باز شدن راه تهديد يا تهاجم نظامي دولتهاي استكباري به سركردگي آمريكا باسلاح قوانين بين المللي باشد؟

3 ـ آيا نقاط ضعف توافق برجام مستمسكي براي بهانه جويي و قانوني جلوه دادن تهاجم نظامي عليه ايران نمي تواند باشد؟

4 ـ آيا اين موافقتنامه به نوعي خواست كج انديشان و سران فتنه در تضعيف جايگاه اصل ولايت فقيه، و محدود كردن اختيارات ولي امر مسلمين از طريق قوانين بين المللي توسط مثلث نشست 1+5، و شوراي امنيت، و آژانس انرژي اتمي نيست؟

5 ـ آيا رفت آمدها و ملاقات هاي اخير جاسوسان استكبار و مقامات مسئول دولت هاي 1+5 با برخي مسئولين در ارتباط باتحقق هدف برجام، زمينه ساز دخالت در امور داخلي ايران با اهرم هاي گوناگون از جمله نظارت و يا حقوق بشر نيست؟

6 ـ آيا واقعآ تنها راه اثبات منطقي بودن ملت و مسؤولين و صلح طلب بودن ايران در جامعه بين المللي قبول و التزام به توافق برجام است؟ يا اين امر پوششي براي اهداف ديگر است؟

7 ـ آيا اَنجام توافق برجام در تضاد با عزّت ملّت قهرمان ايران نيست، و منجر به مهار و در هم شكستن قدرت سياسي جمهوري اسلامي نخواهد شد؟

8 ـ آيا اين توافق مغاير با وصيتنامه الهي سياسي بنيانگذار كبير انقلاب امام خميني در زمينه استقلال و عدم وابستگي و سازش ناپذيري نظام جمهوري اسلامي با دولتهاي استكباري نيست؟ و يا زمينه وابستگي به آنان را ايجاد نمي كند؟ و يا دست مسؤولين جمهوري اسلامي را در اين زمينه نمي بندد؟

9 ـ آيا تن دادن به اين توافق نمي تواند سبب فتنه اي جديد در جهت سرخوردگي علمي متخصصين ايراني و مهار قدرت دفاعي ملت بزرگ ايران با لباس جديد باشد؟

10 ـ آيا شرائط كنوني نفوذ و قدرت ايران اسلامي در منطقه و جهان اجازه مقايسه توافق برجام با توافق انجام شده در صربستان و توافق پذيرفته نشده در عراق را مي دهد!.

11 ـ آيا ما از كره شمالي كمتر هستيم كه با كمال بي اعتنائي به تحريم هاي آمريكا و شركاء آن هر روز مهمترين آزمايش‌هاي موشكي اتمي را در مقابل چشم جهانيان بدون هيچ مشكل شكننده اقتصادي انجام مي دهد، حال آنكه هيچ دولتي حتي شوراي امنيت و سازمان ملل جرأت مقابله نظامي با او را ندارد؟

12 ـ آيا به راستي هدف آمريكا و شركاي استكباريش به عقب انداختن ساخت سلاح هسته‌اي ايران است كه مسؤولين ارشد دولت ما چنين فكر مي كنند؟ آيا چنين نگرشي ساده لوحانه نيست؟ آيا قضيه به همين سادگي است؟

13 ـ آيا القاء اين مطلب صحيح است كه: مهمترين دستاورد ايران در مذاكرات، اïثبات منطقي بودن و أهل مذاكره معرفي كردن مسؤولين نظام جمهوري اسلامي به دنيا است؟ به راستي در زمان رهبري پيامبر گونه امام عظيم الشأن و رهبري حكيمانه مقام معظم رهبري تا كنون اين هدف حاصل نبود؟ يا اينكه قضيه چيز ديگري است؟!

14 ـ آيا هدف فوق الذكر مي تواند به عنوان آرمان و يك آرزوي سياسي مهم باشد تا اين حد كه به خاطر آن زير بار اين همه باج خواهي هاي آمريكا و محدوديتها و التزامات ذلّت بار برويم؟

15 ـ آيا پذيرش و التزام به قانونِ اجازه مورد به مورد ايران از شوراي امنيت در ارسال سلاح به ملتهاي مظلوم مسلمان، و نيز ساخت هر سلاح جديد ـ بويژه موشكهاي دور برد ـ به معناي اَفسار زدن و مهار قدرت دفاعي ايران نيست؟ در حاليكه آمريكا و صهيونيست خونخوار هزاران تروريست جنايتكار خون آشام را بر ملتهاي مظلوم مسلمان و ساير اديان بويژه شيعيان و پيروان مكتب اهلبيت:، مسلط ساخته و شعائر اسلام و معالم دين را يكي پس از ديگري نابود مي كنند!.

16 ـ آيا منافع نوشيدن شراب ... برجام به اندازه اي است كه بر مضار آن ترجيح داشته باشد؟

مضرّت است و منافع شراب را بسياركه گر قياس كني اين بدان نمي ارزد.

17 ـ آقاي كِري در مقابل پرسش نمايندگان كنگره كه : آيا از اطلاعات بازرسي هاي مأمورين آژانس براي بمباران مراكز هسته اي ايران در حمله‌ي نظامي آمريكا استفاده مي كنيد؟ پاسخ داد: آري.

پرسش ما اين است كه چه كسي و بر اساس چه سياست و تدبيري اجازه‌ي بازرسي مراكز هسته اي ايران را به مأموران آمريكائي و بازرسان آژانس داده است؟ جز مسئوولين دولت تدبير و اُميد؟! طبعآ عامل درج اطلاعات سرّي‌ـ مراكز هسته اي به آمريكا كساني هستند كه به بازرسان اجازه‌ي بازديد داده و اطلاعات را در اختيارشان گذاشته اند.

و سؤال اصلي اين است كه: آيا مسئوولين دولت تدبير و اميد بازتاب و عواقب اجازه‌ي اين بازرسي ها را نمي دانستند؟ و آيا در صورت علم، مسئوليت بروز هرگونه خطري براي ايران با آنان نيست؟ و آيا نمي دانستند كه اجازه‌ي بازرسي مراكز نظامي خطر تهديد حمله‌ي نظامي آمريكا و احتمال بمباران اين مراكز را هرگاه آمريكا بخواهد در پي دارد؟ و امروز كه مُهلت نهائي شدن زمان تصويب توافق برجام و الزام ايران روبه پايان است رئيس جمهور آمريكا رسمآ اعلان ميكند: گزينه نظامي ـ تا قبل از انجام تمام موارد توافق برجام ـ در آينده همچنان روي ميز است. و اگر مي دانستند با چه هدفي‌ـ دست به اين اقدام زدند؟ و آيا آن هدف نمي توانست كنترل قدرت فرماندهي‌ـ كل قوا و عقب نشيني معظم له از مواضع قاطعانه و سر سختانه در مقابل سران استكبار باشد؟

18 ـ آيا مآل و بازگشت اين جريان نمي تواند بعنوان برگ برنده‌اي براي سران أهل فتنه در پيوند شومشان با سران استكبار جهاني باشد؟

19 ـ آيا بوق كردن اختلافات سياسي و جنجال دو جناح كنگره‌ي آمريكا، و رئيس جمهور و دولت آمريكا، و شركاي استكباري آنان نمي تواند جنگ زرگري براي فريب ما باشد؟

20 ـ آيا اين رفت و آمدها و ملاقات سر زده و مخفيانه‌ي اخير جاسوسان استكبار با برخي مسئوولين دولتي و مجمع تشخيص مصلحت نمي توانست ريشه در تهيه و اجراي اين سناريو ... داشته باشد؟ آيا براستي اظهارات اخير اوباما مبني بر لزوم تغييرات داخلي در نظام ايران نمي تواند اشاره‌ي مرموز به حيله‌ي حساب شده‌ باشد؟

21 ـ آيا وزارت اطلاعات در جريان اين مسائل و جريانات خطرناک قرار دارد؟

22 ـ آيا آيه‌ي شريفه‌ي:«و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه... تُرهبون به عدوّ الله و عدوّكم» كاملا در تضاد بابندهايي از اين توافق نامه نيست؟ و آيا اين توافق متضمّن مهار و كنترل صنعت دفاعي كشور و تضعيف قدرت و تحديد اختيارات فرماندهي‌ـ كل قوا نيست؟! و آيا پيام اين آيه با قانوني كردن اجازه مورد به مورد ايران از شوراي امنيت در زمينه هاي دفاعي ياد شده در تضاد نيست؟!

23 ـ و سؤال آخر اينكه: آيا نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي، و خبرگان در اين برهه‌ي تاريخي وظيفه‌ي قانوني در استفسار و تحقيق و بررسي اين پرسشها را ندارند؟

بخش سوّم: پاسخ استاد حوزه علميه قم حضرت آيت الله سيفي مازندراني به پرسش هاي مزبور.

بسمه تعالي


اينجانب پس از بررسي و مطالعه‌ي دقيق قطعنامه‌ي (2231) شوراي امنيت، و ترجمه‌ي متن انگليسي برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) بين ايران و كشور هاي 1  +5 ـ كه بعد از تأييد مجلس شوراي اسلامي منتشر گرديد ـ ، به وضوح آن را دالّ بر قوانيني يافتم كه امضاء و التزام و عمل به آن قطعآ موجب سيطره و استيلاء سران كفر و استكبار ـ يعني كشورهاي 1  +5 ـ بر كيان نظامي و سياسي و امنيتي و دفاعي ايران مي باشد، و به هيچ وجه اين مصوّبات را قابل توجيه وجيه نمي بينم؛ چرا كه بي شك در فقه شيعه از نظر آيات كتاب مجيد، و سنت پيامبر اعظم اسلام، و روايات اهل بيت: و اجماع فقهاي شيعه،(اين دسته از آيات و روايات و نص كلمات فقهاي شيعه و اجماع اصحاب را در كتاب «مباني الفقه الفعّال: ج 1، ص 239 ـ 238» ذكر كرده ام) وضع و التزام به هر قانوني كه موجبات سيطره سران كفر و استكبار و استعمار را بر كيان نظام اسلامي و مقدرات مسلمين فراهم آورد از اعظم محرّمات، و سدّ عن سبيل الله، و مُحادّه و جنگ با خدا و رسول مي باشد.

و اين وحي الهي در كتاب مجيد «و لَنيجعَل الله للكافِرِين عَلي المؤمنين سبيلا» است كه دلالت واضح دارد بر عدم مشروعيت هر قانوني كه به گونه اي موجبات سيطره و استيلاء سران كفر و استكبار را بر حكومت اسلام و سرنوشت مسلمين فراهم آورد. و آيه شريفه‌ي «و أعدّوا لَهُم ما استطعتُم من قوّه... ترهبون به عدو الله و عدوكم»،(اَنفال: )60 صريح در دستور به بسيج و فراهم آوردن تمام امكانات نظامي و دفاعي ممكن براي ايجاد رعب و وحشت در قلب كفار و درهم شكستن هيمنه‌ي آنان است. و پيام روشن اين وحي الهي در تضاد كامل با برخي از بندهاي توافق برجام و قطعنامه مزبور است.

و نيز در صريح قانون اساسي (قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران: اصل 153) هر قراردادي كه بگونه‌اي مستلزم سلطه‌ي كشورهاي بيگانه بر منابع نظامي و دفاعي و ارتش و ساير شؤون ايران باشد ممنوع و غير قانوني اعلام گرديده است. و بي شك مصداق بارز آن سلطه آمريكا و سران استكبار بر مهمترين شريان حياتي نظامي و دفاعي كشور ـ يعني سيستم موشكي دوربُرد، و امكان پرواز هواپيماها و تحرُّك كشتي ها، و تقويت بازوهاي نظامي و دفاعي ايران يعني هم پيمانان نظامي ـ مي باشد. و دلالت برخي بندهاي قطعنامه مزبور و توافق برجام بر مهار و كنترل اين امور حياتي توسط سران استكبار و سلطه آنان بر نقاط قوّت كليدي و محورهاي اساسي نظامي و دفاعي بوضوح مشهود است. و اين با صريح آيه‌ي نفي‌ـ سبيل، و نيز آيه:«و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه...»، و ضرورت دين، و صريح قانون اساسي در تضاد است.

خداي تعالي در قرآن فرمود:« أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ »،(النساء :60) و نيز فرمود:«و لا تركَنوا اليَ الَّذين ظَلَموا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ»،[1]  و «و لا تُطِيعوا أمرَ المُسرِفِين».(الشعراء :151) و «و

مَن لم يَحكُمبِما أنزَلَ الله فاُولئک هُم الكافِرُون»، «و مَن لَم يَحكُم بِما أنزَلَ اللهُ فاُولئک هم الظالِمون» و «و من لم يحكم بما أنزل اللهُ فاُولئک هم الفاسِقون».(المائده :44، 45، 47).

جاي كمترين ترديد نيست كه سران كشورهاي 1  +5 مصداق بارز طاغوت و ظالم و مصداق مسلّم مسرفين هستند. و مصوّبات شوراي حُكّام حكم بغير ما أنزل الله مي باشد. در صريح قرآن تحاكم و ركون و اعتماد به طاغوت و ظالم ستمكار تحريم گرديده است، و متوليان اين تحاكم و اعتماد، ظالم و فاسق دانسته شده اند.

و بي ترديد بندهاي مربوط به محدوديتهاي موشكي و هواپيمائي، و نيز همكاري و مساعدت ايران با كشورهاي همسايه بويژه مركز جهان تشيع يعني عراق در قرار داد و اجراي پيمانهاي نظامي و دفاعي، دست ايران را در دفاع از كيان اسلام و جهان شيعه بسته و با استقلال و امنيت ايران در تضاد است. و مخالفت واضح با صريح آيه‌ي شريفه‌ي نفي‌ـ سبيل:«و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه» دارد.

و ما در موقعيت شعب أبي طالب و يا جنگ صفين و نهروان نيستيم كه در مقابل قرآن سرنيزه فريبكاران تسليم شويم و مجبور به صلح باشيم، بلكه همانگونه كه رهبر معظم انقلاب آيه الله العظمي امام خامنه‌اي فرمودند: در موقعيت جنگ بدر و خيبر هستيم.

ملّت مؤمن و ولائي ايران اسلامي و جوانان و نخبگان و دانشجويان، طلاب و اساتيد حوزه و دانشگاه بيدار و آگاه باشند، و در اين امر خطير و سرنوشت ساز گرايشهاي جناحي، حزبي، سياسي را كنار گذاشته و فقط به تكليف شرعي و الهي فكر كنند. و بدانند كه جلوگيري نقد و بررسي توافق برجام و قطعنامه‌ي مزبور با شعار حفظ وحدت امروز در چنين امر خطيري در حكم بر سرنيزه گرفتن قرآن با هدف شوم در هم شكستن قدرت ولايت فقيه و تغيير داخلي مناصب قدرت نظام مقدس جمهوري اسلامي مي تواند باشد، گرچه بطور ناخواسته، ولي اين خواسته را رئيس جمهور آمريكا تصريح و تأكيد كرد.

البته اتهام به شخص يا گروه خاص و نسبت خيانت به كسي بدون حجت شرعي از أعظم محرمات است. ولي پي گيري و بررسي نقاط ضعف و مبهم و خطير توافق برجام ـ به دليل اهميت زياد آن ـ مهمترين تكليف نخبگان حوزه و دانشگاه و كارشناسان و نماينده گان ملت است؛ چون برخي بندهاي اصل توافق و ضمائم آن سرنوشت ساز بوده و خطر آفرين، و بسيار مهم و حياتي مي باشد.

و دخل و تأثير اين بندها در دگرگوني شريان حياتي دفاعي و عزت و اقتدار و استقلال نظام مقدس جمهوري اسلامي قابل انكار نيست. و السلام علي عباد الله الصالحين.

علي اكبر سيفي مازندراني
27 شوال 1436 ه ق

شماره پیامک قم نا: 50001717150598رایانامه: info@Qumna.com