به گزارش قم نا ، بیکاری واقعیت امروز جامعه ایران است هرچند تقریبا تمام هم و غم همه مسئولان مبارزه با این پدیده است اما همچنان نرخ بیکاری در کشور ما بالاست. برخی این نرخ بالا را به چالشهای اقتصادی مربوط میدانند و برخی دیگر عامل اصلی را افزایش نرخ جمعیت در دهه 60 عنوان میکنند. با این حال آن چیزی که کاملا مسلم است این نکته است که امروز بسیاری از جوانان هیچ شغل مناسبی را پیش روی خود نمیبینند و همین مسئله با وجود مشکلات اقتصادی به چالشهای اجتماعی و فرهنگی نیز دامن زده است. بالا رفتن سن ازدواج و به تبع آن بروز برخی از ناهنجاریها مسئلهای است که جامعه شناسان یکی از دلایل اصلی آن را نبود شغل عنوان میکنند. طبق آخرین آماری که مرکز آمار نیز به عنوان مرجع اصلی اعلام نرخ بیکاری داشته است در پائیز سال گذشته نرخ بیکاری در قم 8.1 و در کل کشور نیز این نرخ 10.5 بوده است.
این در حالی است که بر اساس سند برنامه پنجم توسعه نرخ بیکاری در کشور ما باید به هفت درصد کاهش یابد و این به معنای آن است که هر سال باید بیش از یکمیلیون فرصت شغلی تازه فراهم آید. مهمترین لازمه دستیابی به این اشتغالزایی گسترده نیز رسیدن به نرخ بالای رشد اقتصادی یعنی همان هشت درصد است که متاسفانه در برخی از سالهای اجرای برنامه پنجم حتی این نرخ منفی شد.
از سوی دیگر اگرچه بخش عمدهای از دلایل معضل بیکاری به نابسامانیهای اقتصادی، عدم ثبات، کاهش سرمایه گذاری و ... باز میگردد اما برخی مشکلات فرهنگی و ذهنیت جوانان به مساله اشتغال نیز در دامن زدن به بحران بیکاری تاثیرگذار است. از دیر باز و از زمان کودکی به ما آموختهاند که در پاسخ به این سئوال که دوست داری در آینده چه کاره شوی فقط به چند گزینه دکتر، مهندس، خلبان و معلم بسنده کنیم در حالی که هیچ جامعهای به این میزان دکتر و مهندس احتیاج ندارد. جالب اینجاست که وقتی به دور و برمان نیز نگاه میکنیم سیلی از فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی را میبینیم با اینکه به درجه مهندسی و یا دکتری نائل آمدهاند هنوز هیچ برنامه مشخصی برای اشتغال ندارند. از گذشته وقتی صحبت از شغل میشده در ذهن همه ما یک اتاق، یک میز و یک صندلی در محیط یک اداره تعریف شده است و همین ذهنیتها موجب شده است تا جوانان ما موقعیتیابی برای اشتغال را در همین زمینهها جستوجو کنند در حالی که واقعیت آن است که جامعه نیازهای دیگری نیز دارد و اساسا قرار نیست و نباید همه پشت میزنشین شوند.
یکی از رویشها در نظام آموزش و پرورش ما تاسیس هنرستانها و مراکز فنی و حرفهای بوده است. مراکزی که به نوجوانان از ابتدا مهارتهایی را میآموزانند تا در آینده به عنوان تکنسین چه در بازار آزاد و چه در مراکز دولتی بتوانند مشغول به کار شوند. تجربه نشان میدهد که اکثر مهارت آموزان در آینده توانستهاند به موقعیتهای مناسب شغلی(نه ایدهآل) دست پیدا کنند. مهارتهای صنعتی، نیمه صنعتی، کشاورزی، باغداری، نجاری، معماری و دهها رشته دیگر از جمله شاخههایی است که نوجوانان میتوانند در آن به تخصص در سطح نیاز دست پیدا کنند و بتوانند در آینده موقعیت شغلی خود را تضمین کنند. اکنون در کشور بیش از 7 هزار و 100 هنرستان فعال هستند و هنرجویان در 264 رشته به تحصیل و آموزش مهارت میپردازند.
طبق آماری که منتشر شده است تنها در 9 ماه گذشته سال 93 بیش از هفت هزار نفر در آموزشگاههای آزاد در استان قم آموزشهای مهارتی را کسب کردهاند. این آموزشها شامل رشتهها فناوری اطلاعات، مراقبت و زیبایی، طراحی و دوخت، امور مالی و بازرگانی، عمران، برق، گردشگری، مکانیک، معدن، مخابرات و الکترونیک، صنایع دستی، خدمات آموزشی و بهداشت و ایمنی بوده است که هر کدام از آنها توانایی ایجاد شغل با تاسیس یک کارگاه را دارا هستند.
البته خود متولیان ایجاد اشتغال و کار در جامعه نیز عملا به این نتیجه رسیدهاند که در شرایط فعلی تنها راه مقابله با بیکاری حمایت از اشتغال خرد و مهارتآموزیهاست. برای مثال وزیر کار و رفاه امور اجتماعی در یکی از سخنرانیهای خود با اشاره به راهاندازی صنعت کفش با همکاری فنی و حرفهای و وزارت کار در یکی از استانهای کشور گفت: هم اکنون از طریق این صنعت در این شهر 2 هزار نفر به کار در زمینه تولید کفش اشتغال یافتهاند و در صورتی که این طرح در دیگر استانها اجرایی شود میتوان با یک مداخله کوچک 500 هزار شغل در زمینه تولید این محصول در کشور ایجاد کرد.
از این روست که باید گفت ضمن توسعه پروژههای صنعتی و بزرگ در استانها به ویژه قم باید نگاهی دقیق و جدی نیز به اشتغال خرد در جامعه داشت. تحقق ریشه کنی بیکاری با بنگاههای کوچک یک آرزو و خیال نیست بلکه این تجربه در برخی از کشورهای جهان با موفقیت اجرا شده است. اما به نظر میرسد برای دستیابی به این هدف نیازمند توجه به چند نکته مهم و حیاتی هستیم. ابتدا اینکه ذهنیت و پیش فرضهای جامعه ایرانی به ویژه قشر جوان باید نسبت به مسئله اشتغال تغییر پیدا کند. در حالی نشستن پشت میز و کار روزانه 8 ساعت در ادارات و ساختن با حقوق حداقلی برای جوانان آرزو شده است که در برخی مشاغل آزاد میتوان با اندکی همت درآمد بسیار بالاتری داشت.
از سوی دیگر توسعه مهارتها نیز باید متناسب با هر استان و منطقه باشد و این آموزشها به صورت گسترده ارائه شود. البته آن طور که معاون آموزش متوسطه ادارهکل آموزش و پرورش استان قم مطرح کرده است 12 رشته جدید به هنرستانهای قم افزوده شده است.
اما متاسفانه دانسته و یا نادانسته امروز بخش عمدهای از دانش آموزان در مدارس به سمت رشتههای نظری سوق داده میشوند و رغبت برای حضور در هنرستانها کم است و این مسئله در استان قم جدیتر است به نحوی که این استان نسبت به شاخصهای آموزش فنی و حرفهای فاصله بسیاری با نرمهای کشوری دارد. به گفته مسئولان طبق برنامه پنجم ابلاغی باید 46 درصد از دانش آموزان در رشتههای فنی و حرفهای ادامه تحصل دهند اما امروز تنها 33 درصد از دانش آموزان در این رشتهها تحصیل میکنند. البته برخی کمبودها در این زمینه نیز تاثیر گذار بوده است. به عنوان مثال در سال 91 قرار شد تا 13 سوله جدید برای مدارس فنی و حرفهای قم ساخته شود اما هنوز این امر به وقوع نپیوسته است.
اما یکی دیگر از الزامات توسعه اشتغال خرد در استانها حمایت بانکی از این طرحهاست. واقعیت امر آن است که بانکداری در کشور ما به جای اینکه تسهیل کننده امر صنعت و اشتغالزایی باشد عملا به بنگاهداری تبدیل شده و همین نگاه بنگاهداری مانع از آن میشود که بانکها در خدمت اقتصاد کشور باشند. بانکها میتوانند با حمایت مالی و تسهیلاتی از طرحهای اشتغال خرد کمک شایانی به امر اشتغال کنند اما متاسفانه برخی از سخت گیریهای بیجا در مورد اشتغال خرد موجب شده تا دسترسی فعالان به تسهیلات بانکی بسیار سخت شود. از سوی دیگر اگر این دسترسی فراهم شود نرخ بالای این سپردهها که گاهی به 30 درصد میرسد رمقی را برای فعالان باقی نمیگذارد. از این روست که اصلاح رویه سیستم بانکی و حمایت از اشتغال خرد یکی از مهمترین مولفهها در این زمینه است.
اما در پایان باید گفت اگر نگاه جامعی به مسئله اشتغال خرد داشته باشیم به واقع میتوانیم بخشی از چالشهای اقتصادی کشور را برطرف کنیم. این امر هم نیازمند حمایت مسئولان و هم نیازمند فعالیت بیش از پیش مردم است.
*******************
گزارش از سمیه رضایی
منبع : فارس