یکی از مراجع تقلید خطاب به دانشجویان گفت: فقط با کسی پیوند اعتقادی برقرار کنید که در عین نزاهت از تزمُّن و برائت از تمکّن و قداست از توجّه، در هر زمان و هر مکان و هر جهت حضور دارد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبر قم به نقل از بنیاد علوم وحیانی اسراء، به مناسبت ۱۶ آذر، روز دانشجو گلچینی از پیامهای آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی خطاب به دانشجویان به شرح ذیل منتشر میشود.
بهار جوانی چون بحر آرام نیست، بلکه چونان نهر ناآرام است. اشتیاق به مبدأ هستی شیدائی ویژه ای دارد که جزر و مدّ آن هماره هماورد میطلبد و رهایی از سیطرۀ آن بدون اعتصام به قرآن و عترت (علیهم السلام) ممکن نیست.
آنچه عناصر محوری نجات همگان، مخصوصاً دانشگاهیان عزیز را تأمین میکند، اندیشه صائب و انگیزه صالحْ است، هرچند مدّعیان طالحْ، طغوا را در کسوت تقوا و بی بندوباری را در جامه آزادی و بیگانگی را در جام یگانگی ارائه مینمایند؛ لیکن فرزانگان جامعه، به ویژه شما، جعفر طرّار را از جعفر طیّار تشخیص میدهید. زیرا تقواپیشگان در پرتو لطف ممتاز خدا از فروغ فرق بین حق و باطل برخوردارند؛ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیله اى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار مى دهد.
رسالت رهبران فکری اعم از حوزویان و دانشگاهیان در صیانت هویّت جامعه از استحاله است و ساز و کار آن در پیوندِ منضودْ با خدا به نام ایمانِ جامع و کامل و ارتباط معقولْ با بندگان خدا به نام خدمت با محبّت و محنت بیمنّت است.
رسول اکرم اسلام (ص) چنین فرمود: «خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِرِّ شَیْءٌ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّهِ». دو صفت برجسته است که هیچ کار نیکی برتر از آنها نیست؛ یکی ایمان به خداوند و دیگری سود رساندن به بندگان خدا.
معرفت انسان، مهم ترین اصل در کسب دانش شهودی و علم حصولی است
آنچه مربوط به فضای دانشجویی است، باید عنایت شود که اگر دانش شهودی که اصل همه دانش هاست، حاصل نشد، حدّاقل در علم حصولی کوشا و دقیق باشیم و چون ثمرۀ تمام علوم تأمین زندگی سعادتمندانه جامعه انسانی است، مهم ترین اصل در این راستا معرفت انسان است.
جام جهان نمای انسان همان روح منسوب به خداست
جام جهان نمای انسان همان روح منسوب به خداست؛ «وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی» که گرایش به کمال او زمینۀ عشق به عبادت خدا را فراهم میسازد و گریز از نقص و نَهْب و غارت او، مایۀ جهاد اصغر و اوسط و اکبر را مهیّا می سازد که از این دو بال جذبِ صادق و دفاعِ حق، به تولّی و تبرّی تعبیر میشود.
هویّت انسان را همان اضافۀ اشراقی او به خداوند تشکیل می دهد که در قرآن کریم از آن با اضافۀ روح به یای متکلم یاد شد و چنین آمد: «مِنْ رُوحی»، و تنها جمال و جلال بشر مرهون صیانت همین پیوند تشریفی است و هیچ نیازی به آرایش و پیرایش مادی نیست.
هر نعمتی که نصیب انسان میشود، هم می تواند حجاب باشد، هم آئینه. اگر نعمتْ انسانِ متنعّم را به خود مشغول کرد و او را از یاد ولیّ نعمت غافل نمود و لذت زودگذر تنعّم مانع تذکّر مُنْعِم شد، در این حال حجاب خواهد بود، و اگر نعمت، انسانِ متنعّم را در حال بهره وری از آن، متذکّر ولیّ نعمت نمود و به یادش آورد که باید به شکرانۀ اِنعام الهی از لحاظ عقیده موحّد بود و از جهت عمل، بهرۀ حلال بود در این حال آینه خواهد بود نه حجاب.
جوانی و دانشجویی، هر دو از نعمت های مهم خداوند است هم میتوانند حجاب چهرۀ منعم یا به تعبیر رسا، حجاب دیدۀ متنعّم باشند تا خدا را نبیند و هم میتوانند آینه دار جمال مُنعم باشد تا ولیّ نعمت خود را در مرآتِ شباب و علم ببیند.
چند گروهی در متنعمان جهان
متنعّمان جهان، به ویژه دانشجویان جوان، چند گروه اند؛ گروهی محجوب جوانی و مستور دانشجوییاند و از شهود و دیدار از منعم غافل و از یاد ولیّ نعمت ذاهل اند، چنین گروهی، فقط هنگام رفع حجاب و کنار رفتن پردۀ غفلت، به یاد منعم متذکر می شوند. این که هنگام زوال نعمتِ سلامتی و مانند آن، نیایش و تضرّعْ پدید می آید، برای آن است که با برطرف شدن حجاب، آنچه در زیر آن یا در پشت آن مستور بود، مشهور می شود.
گروهی آینه دار جوانی و دانشجوییاند تا در این مرآت، چهرۀ دلپذیر مُنْعم را بنگرند و هماره به یاد و نام او به سر برند و این نعمت را پاس دارند و در راه رضای او صرف کنند. این گروه گرچه غافل نیستند، ولی عاقلاند نه شاهد؛ اینان عکس مُنْعِم را در آینۀ نعمت مینگرند و اهل استدلال و فکرند، نه اهل شهود و ذکر. زیرا از مرآت غیر از ارائۀ صورت کاری ساخته نیست، لذا نه پشت خود را نشان می دهد و نه خود مُنعم را، بلکه فقط عکس او را از یک طرف ارائه می نماید.
گروهی جوانی و دانشجویی را چون شیشۀ شفاف در برابر دیدگان خود قرار می دهند تا پشت شیشه که پشتوانۀ نعمت و پشتیبانِ مُتَنعّم است؛ یعنی خود مُنْعِم را مشاهده کنند، نه عکس او را. این گروه صائدِ سامی، اهل بصر و ذکرند که برتر از اهل نظر و فکر خواهند بود.
چنین متنعّم شاهدی کاملاً مییابد که خدای سبحان را بیپرده، آینه، شیشه... نمیتوان دید و اگر خدا بخواهد بدون پرده در سلسلۀ جبال ستبر تجلّی نماید، متلاشی می شوند. «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا».
چنین جوانِ خاشع و دانشجوی فاضلی چون به محبوب خود نائل آمد، می آرمد، زیرا بیتابی و اضطراب و تَجَنُّح به جناح ها و تعلّق به تعیّن ها و تَسَمّی به اسامی گونه گون، در اثر گم کردن مطلوب یا گمشدن در طلب است؛ اگر کسی گوهری را گم کند. با اضطراب بالا و پایین، چپ و راست، جلو و دنبال را می کاود، ولی با پیدا کردن آن گوهر کمیاب، میآرمد.
تنها اضطرابها در اثر ندیدن و نرسیدن به مطلوب ذاتی است، وگرنه طمأنینه به جای دلهره و آرامش به جای تشویش می نشیند.
پیام قرآن کریم در این باره چنین است: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ فقط به یاد خدا دلها آرام میشود. زیرا او محبوب واقعی و مطلوب حقیقی است.
دانشجویان عزیز، فقط با کسی پیوند اعتقادی برقرار کنید که در عین نزاهت از تزمُّن و برائت از تمکّن و قداست از توجّه، در هر زمان و هر مکان و هر جهت حضور دارد. برای تحکیم ارتباط با چنین موجودی، یعنی ذات اقدس خدای سبحان، طیران از زمان و زمین و جهت لازم است و چنین پروازی از باز مردارخوار بر نمیآید.